در مدیریت فرایند کسب و کار مواردی از قبیل شناسایی، مدل سازی، استقرار، اجرایی کردن، برقراری تعامل، بهره برداری، بهینه سازی و تحلیل فرایندهای اصلی یک کسب و کار، در سطح طراحی فرایندها و نه در سطح پیاده سازی تکنیکی آنها محقق می گردند.
در مدیریت فرایند کسب و کار مواردی از قبیل شناسایی، مدل سازی، استقرار، اجرایی کردن، برقراری تعامل، بهره برداری، بهینه سازی و تحلیل فرایندهای اصلی یک کسب و کار، در سطح طراحی فرایندها و نه در سطح پیاده سازی تکنیکی آنها محقق می گردند.
تحول فرایند، بهبود و ارتقاء توانمندی فرآیند است که با
استفاده از یک روش نظام مند و متدولوژی معین اتفاق می افتد.
از جمله این روش ها و راهکارها می توان به موارد ذیل اشاره داشت:
1.شش سیگما
معمولا میزان دقت، درجه ریز شدن در فعالیت سازمان و میزان بلوغ فرآیندها عوامل تعیین کننده کیفیت مدل سازی فرآیند هستند.
بیشترین کاربرد مدلسازی برای تشریح وقایعی است که درون فرآیند رخ می دهد.
سطوح تکمیل مدلسازی فرآیند
نه حوزه
تخصصی در BPM شناسایی شده است که در
سه گروه اصلی دسته بندی شده اند. این سه گروه اصلی عبارتند از:
1. محیط
بیرونی سازمان
2. محیط
داخلی سازمان
3. میزان
توسعه یافتگی سازمان
بسیاری مفاهیم مدیریت فرایندهای کسب و کار را با بهبود فرایندهای کسب و کار اشتباه می گیرند.
بهبود فرایندهای کسب و کار BPI از طریق به کارگری تکنیک ها و ابزارهایی از جمله شش سیگما، مدیریت ناب، مدیریت کیفیت جامع و امثالهم امکان پذیر است.
ماتیاس وسک این چارچوب را در سال ۲۰۰۷ ارائه کرده است. این چارچوب با توجه به چرخه حیات فرآیندهای کسب و کار طراحی شده است. چارچوبی که معرفی میشود، با بررسی کردن فازهایی که برای توسعهی کاربردهای فرآیند کسب و کار الزامی هستند، یک دید گسترده و پروژه محور دارد. و رویکردی همزمان از بالا به پایین و پایین به بالا دارد.
همانطور که پیشتر ذکر شد، این چارچوب همه مراحل چرخه حیات BPM را پوشش میدهد و از این نظر چارچوب جامعی است. اما فازها و گامهای این چارچوب فاقد جزئیات لازم برای پیادهسازی آن هستند و چارچوب تنها به بیان کلیات اکتفا کرده است. هر چند این موضوع باعث انعطافپذیری چارچوب شده است؛ اما ریسک استفاده از آن را افزایش میدهد.